کتاب «بلندیهای بادگیر» نخستین و تنها رمان امیلی جین برونته بوده که از آن با عنوان عاشقانهترین داستان ادبیات انگلستان یاد میشود. بلندیهای بادگیر از دید روزنامهی گاردین ششمین شاهکار ادبی جهان و به نقل از سایت بیبیسی دوازدهمین رمان برتر جهان لقب گرفته است. «وادرینگ هایتس» که نام اصلی این رمان است نام محلی در شمال انگلیس بوده که داستان در آنجا اتفاق میافتد. این کتاب داستان پسری کولیزاده به نام «هیتکلیف» بوده که آقای «ارنشاو» مالک عمارت وادرینگ هایتس او را در سفری با خود به روستا میآورد و همچون فرزند خود او را بزرگ میکند. پس از مرگ ارباب عمارت به پسرش «هیندلی» میرسد، هیندلی که همیشه از هیتکلیف بیزار بوده شروع به آزار و اذیت او میکند. هنگامی که «کاترین ارنشاو» دختر ارباب بدون توجه به عشق هیتکلیف، به درخواست ازدواج او پاسخ منفی میدهد... . بلندیهای بادگیر روایت عشق است و انتقام، با شخصیتهایی که آمیزهی لطافت و خشونتاند، مهر و کین، امید و بیم،... در مکانی که آن هم آمیزهای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، تابستان طراوتبخش و زمستان اندوهبار. آیا خفتههای این خاک آرام، خوابزدههایی بیقرارند؟ امیلی برونته با همین داستان شورانگیز به بلندیهای ادبیات صعود کرده است.
"اسم محل زندگی آقای هیتکلیف وادرینگ هایتس است. «وادرینگ» صفت محلی بامسمایی است برای آشفتگیهای جوی که این محل در هوای طوفانی دچارش میشود. لابد هوای آن همیشه تمیز و جانبخش است. میشود حدس زد که باد شمال با چه قدرتی به کنارههای این محل میوزد. چند صنوبر که خوب رشد نکردهاند در انتهای خانه کاملا کج شدهاند. یک ردیف خاربوتهی نحیف هم دستشان را به طرفی دراز کردهاند، انگار از خورشید صدقه میخواهند."